تأثیرپذیری غزالی از ابن سینا در دو موضوع نفس و معاد
نویسندگان
چکیده
هر چند غزالی در کتاب تهافتالفلاسفه به نقد فلاسفه مشاء پرداخته، اما در هر دو نظریه ای که درباره معاد ارائه میدهد، تحت تأثیر نفسشناسی ابن سیناست. او در کتاب تهافت الفلاسفه نظریه بدن جدید را به عنوان یک امکان برای معاد جسمانی معرفی میکند که مبتنی بر وجود و تجرد و بقای نفس و نیز پذیرش نفس به عنوان ملاک این همانی شخصیت است که همگی نظریاتی مشایی هستند. نظریه دیگر او نظریه برانگیختگی است که نزد متکلمان، نظریهای مرسوم بوده است و غزالی آن را در کتاب الاقتصاد فی الاعتقاد آورده است. در این نظریه نیز شاهد نقاط افتراق غزالی با متکلمان و تأثیرپذیری او از حکمت مشایی هستیم. در حالی که نزد اشعریان متقدم و معتقد به برانگیختگی، نفس مجرد جایگاهی ندارد، غزالی نظریه برانگیختگی را به گونه ای مطرح کرده که با تجرد نفس تنافی ندارد. از سوی دیگر، هر چند که او مانند غالب متکلمان متقدم حیات و مرگ را عرض میداند، اما در تحلیل این عرض با آنها همداستان نیست و مانند مشائیان این دو را به ارتباط و انقطاع نفس و بدن تفسیر میکند. تأثیرپذیری او از حکمت مشایی در مبحث عذاب قبر نیز مشهود است. مرور کتابها و رساله هایی همچون معارج القدس، المضنون به علی غیراهله، کیمیای سعادت و احیاء علوم الدین نیز نشانگر تأثیرپذیری او در مسئله معاد ازمباحث نفسشناسی در حکمت مشایی است.
منابع مشابه
تأثیرپذیری و فراروی ابن سینا از ارسطو در مسأله نفس
ارسطو اولین فیلسوفی بود که رهیافتی تجربی نسبت به مسأله ی نفس داشت و بحث از آن را در طبیعیات مطرح کرد. از این جهت اندیشه ی ارسطو بر فیلسوفان بعد از خود خصوصاً بر فیلسوفان مسلمان و مشخّصاً بر شخص ابن سینا بسیار تأثیر گذاشته است . اما ابن سینا تنها به پذیرش آراء ارسطو و شرح آن ها، مباحث جدیدی نیز در علم النّفس ارائه کرده است . ارسطو نفس را کمال او?ل برای جسم طبیعی دارای حیات بالقوه می دانست . بر ا...
15 صفحه اولمعاد جسمانی از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
مسئله معاد خصوصا معاد جسمانی در تفکرات فلسفی جایگاه ویژه ای داشته است، التزام بهعقل و نقل، حکما را به موضع گیری های مختلف سوق داده است . در این میان ابن سینا و ملاصدراجایگاه ویژه ای دارند، در این مقاله تقابل ظاهری میان این دو فیلسوف به بوته نقد گذاشته شده وقرابت تفکر آن دو به تصویر کشیده شده است.
متن کاملتأثیر اعتقادات فلسفی ابن سینا بر غزالی در تجرد نفس
غزالی در دوره ای از تاریخ فکر و اندیشۀ اسلامی زندگی می کند که بسیاری از متفکران در رویکرد کلامی خود، داد و ستد های گونه گونی با فلسفه به نمایش می گذارند. در این ایام بیشتر متکلمان با بهره گیری از واژگان، مفاهیم و برخی روش های فلسفی تلاش می کنند پندار و باور های کلامی خویش را به کرسی اثبات نشانند؛ اما از آن سو هم توجه دارند در اخذ مبانی تا سرحد امکان، فاصلۀ خود را با فلسفه حفظ کنند. غزالی نیز هم...
متن کاملبررسی تطبیقی آراء ابن سینا و ابن میمون درباره معاد
ابن سینا و ابن میمون هر دو از فیلسوفانی بودهاند که دغدغۀ اثبات عقلانی عقاید دینی خود را داشتهاند. ابن سینا از منظرِ اسلام معاد را در دو شکل روحانی و جسمانی میپذیرد، اما در نحوۀ پذیرش آنها دو رویکرد متفاوت دارد. او معاد جسمانی را نه از طریق استدلال، بلکه به دلیل ایمانش به کلام اللّه میپذیرد و معاد روحانی را از طریق برهان اثبات میکند. او سیمای معاد و تمام ویژگیها و اوصاف آن را روح...
متن کاملبررسی و تحلیل جاودانگی نفس از منظر دو فیلسوف متأله ابن سینا و توماس
جاودانگی نفوس انسانی همواره از مهمترین دغدغههای غالب فیلسوفان خداباور بوده است. نظر به اهمیت این اصل، اگر مدعی شویم همة تلاشها و تأملات نفسشناسانة فیلسوفان حوزة ادیان ابراهیمی، در اثبات این مسئله و برای تبیین و تثبیت آن بهکار گرفته شده است، سخن به گزاف نگفتهایم. ابن سینا و توماس به عنوان دو تن از بزرگترین فیلسوفان متأله تلاش گستردهای برای اثبات جاودانگی نفس بهکار بستهاند. در این نوشتا...
متن کاملوحدت نفس از نظر ابن سینا و توماس آکوئینی
مسأله کثرت یا وحدت نفس انسانی از جمله مسائلی است که خاستگاه آن در آثار دو فیلسوف بزرگیونان، افلاطون و ارسطو یافت می شود. افلاطون که با دو نگرش متفاوت به بررسی موضوع م یپردازددر نهایت کثرت نفس را می پذیرد و ارسطو که قسمت پذیری و تکثر نفس را غیر منطقی می بیند بهدنبال نقد نظر افلاطون، سرانجام نظر خود را مبنی بر وحدت نفس اعلام می دارد. ارائه تقسیمی ثنائیاز نحوه وجود نفس ناگزیر فلاسفه را به سمت پذیر...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
حکمت سینوی (مشکوة النور)ناشر: دانشگاه امام صادق علیه السلام پردیس خواهران
ISSN 17356687
دوره 16
شماره 48 2013
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023